نگاهی به تهدیدها و پیامدهای شبکههای ماهوارهای
در دنیای امروز استکبار جهانی و در رأس آن امریکا که خود در دست رهبران سیاسی صهیونیزم است با نفوذ در کشورها با در دست گرفتن افکار عمومی سعی در کنترل دولتها به صورت مستقیم و غیر مستقیم دارد.

#drbadrzadeh
یوسف بدرزاده: در دنیای امروز استکبار جهانی و در رأس آن امریکا که خود در دست رهبران سیاسی صهیونیزم است با نفوذ در کشورها با در دست گرفتن افکار عمومی سعی در کنترل دولتها به صورت مستقیم و غیر مستقیم دارد. در این بین، شبکههای ماهوارهای از جمله وسایل ارتباطی هستند که دشمن روی آنها حساب ویژه باز کرده و با کمک افراد اپوزیسیون به یک سلسه عملیات روانی از جمله پخش صحنههای غیر واقعی و سانسور خبری دست میزند تا بیشترین تأثیر را روی فکر و روان مخاطب بگذارد و مخاطب را برای انجام کارهای مورد نظر خود آماده سازد.
به لحاظ فنی در ۱۵۹ مدار تلویزیونی در کل جهان، ۲۰۳ ماهواره تلویزیونی فعال است که از این تعداد ۸۰ مدار و یکصد ماهواره تلویزیونی- یعنی نیمی از ماهوارههای جهان- در ایران قابل دریافت است. این تعداد ماهوارهها، امکان تماشای حدود ۱۸۰۰۰ شبکه تلویزیونی را در ایران فراهم میآورد. با رسیورها و دیشهای معمولی میتوان تا نزدیک ۲۰۰۰ کانال ماهوارهای را در ایران با کیفیت بالا دریافت کرد. شبکههایی که اکثر قریب به اتفاق برنامههای آنها با سنت و فرهنگ ایرانی و اسلامی در تضادند و میتوانند آثار مخرب روحی و روانی بر مخاطبان ایرانی برجای گذارند. در بین شبکههای ماهوارهای که به سهولت در ایران قابل دریافت است، بیش از ۳۸۰ کانال خاص موسیقی وجود دارد که شبانهروز در حال پخش موسیقی، رقص، و کنسرت هستند. عموم این برنامهها آکنده از حرکات ضد اخلاقی و اروتیکال است. در حالی که علاوه بر این شبکههای اختصاصی موزیکال، حدود ۱۲۰۰ شبکه هم در خلال برنامههای خود آهنگ و شوهای موزیکال پخش میکنند. در حوزه کودک و نوجوان نیز بیش از ۲۵۰ کانال ماهوارهای قابل دریافت در ایران وجود دارد. این شبکهها علاوه بر پخش کارتونهایی که عموماً در تضاد با مبانی اخلاقی ماست، به فرهنگسازی ارزشهای لیبرالی و اومانیستی غرب در ذهن اطفال ایرانی اقدام میکنند و آنان را شیفته زندگی امریکایی و غربی مینمایند. در حوزه مصرفزدگی و فرهنگسازی پوشش و مد، حدود ۸۰ شبکه وجود دارد که اختصاص به نمایش مد و لباس دارد. لباسهایی که رسماً تبلیغ فرهنگ عریانی است. این شبکهها، حتی تحت عنوان میس بیکینی به تبلیغ لباس زیر مردانه و زنانه میپردازد. البته تبلیغ پوشش غربی صرفاً به این کانالها منتهی نمیشود و سایر شبکههای ماهوارهای نیز در متن برنامههای خویش بدان اقدام میورزند. در کنار کانالهای ماهوارهای یاد شده حجم شبکههای اروتیک چشمگیر است. مروری بر موارد یاد شده که به اجمال اشاره شد نشان میدهد امپریالیسم رسانهای دنبال هویتزدایی از کشورهای غیر غربی و به ویژه اسلامی و تبلیغ و ترویج فرهنگ منحط غربی است. در این حال، رژیم صهیونیستی با دو ماهواره رسمی آموس ۱و ۲ ، ۲۱۴ شبکه شبانهروزی راهاندازی کرده و بدیهی است مهمترین هدف آن مبارزه با جهان اسلام و ارزشهای اسلامی است. در حوزه مسائل سیاسی در کنار هزاران شبکه ماهوارهای، ۳۲ شبکه فارسی زبان سیاسی، ضد فرهنگی، تجزیهطلب و برانداز، قوم گرا و ضد دینی فعالیت میکنند که هدف مشترک همه اینها القای ارزشهای ضد اسلامی به فرهنگ ایرانی و دستکاری در افکار عمومی ملت ایران است. شبکههای فارسی زبان در راستای جذب مخاطب ضمن پخش برنامههای ناسیونالیستی افراطی به ایجاد شکافهای قومی، ملی و دینی اقدام میکنند تا اقتدار ملی کشور را تضعیف و آن را در شرایط التهاب و اضطرار نگه دارند.
رابطه میان انحرافات اجتماعی و شبکههای ماهوارهای
گسترش انحرافات اجتماعی از جمله مشکلات عمدهای است که امروزه گریبانگیر بسیاری از جوامع کنونی است. چنانچه اخلاق و ارزشهای اجتماعی را هسته اساسی نظم اجتماعی بدانیم، انحرافات اجتماعی به مفهوم رفتاری که به طور مستمر بر خلاف ارزشها و هنجارهای اجتماعی عمل میکند، آسیبی اجتماعی تلقی میشود که نتیجه قطعی و مسلم آن، سلب امنیت اخلاقی و اجتماعی است. برخی کارشناسان معتقدند امروزه جوانان وسایل ارتباط جمعی ساده همانند تلویزیون یا ویدئو را جوابگوی نیازهای خود نمیدانند، به همین علت به دنبال روشی هستند که از راههای مختلف با دنیای بیرون از خود در ارتباط باشند. برنامههای ماهوارهای زمینهساز مفاسد اخلاقی و اجتماعی است و بیش از آنکه برای نسل امروز و به طور کلی مردم مفید باشد، خطرناک و مضر است .
فناوریهای جدید دیدگاههای سلطه فرهنگی را افزایش میدهد و با مظاهر فریبنده خود جوامع تحت سلطه را مدهوش فرهنگ مبتذل خود میکند. این امر ناشی از سرمایهگذاری بسیار و برنامهریزی دقیق آنان در جهت بیهویت کردن کشورهای تحت سلطه است. وسایل ارتباط جمعی در ذهن و فکر مردم عقاید، ارزشها و هنجارهای خاصی را توسعه داده یا تثبیت میکنند. رسانههای جمعی به طور معمول ارزشهای کلان جامعه و جنبههای هنری خردهفرهنگها را به مردم عرضه میدارند. برای مثال، در بسیاری از فیلمهای ماهواره تأکید بر ارزشهای کلانی چون میهنپرستی و مسائل دینی فراوان دیده میشود. معتاد شدن به معنی عام کلمه از تأثیرات منفی این پدیده است، تلویزیون به مثابه رسانهای همهگیر و پرنفوذ تأثیری فراتر و بیشتر از سایر رسانههای موجود دارد. نظر به این که اغلب تصویر بیش از نوشته یا سخن انسان را متأثر میسازد، بیشتر بررسیهای مرتبط با تأثیر وسایل ارتباط جمعی در رفتارهای انحرافی به سینما، تلویزیون و احتمالاً نوارهای مصور اختصاص یافته است. با وجود این، مرور برخی از تحقیقات و یافتههای پژوهشی نشان میدهد که فیلمهای ماهوارهای تأثیری چشمگیر در افزایش خشونت یا تحمیل عقاید و تغییر افکار ندارد. مشکل در این قبیل پژوهشها این است که هیچ گاه نمیتوان تأثیر ماهواره را از متغیرهای دیگری مانند پایگاه اجتماعی، ساخت خانوادهها، جنس، سن، تحصیلات و ساخت روانی فرد جدا کرد و درباره آن به داوری نشست. بیمناسبت نیست که در این مجال و به اختصار به توضیح دو نظریه در این زمینه اشاره شود. در نظریه نخست مدافعان آن معتقد به تأثیر “روان پالایی” برنامههای ماهوارهای هستند و در دیدگاه دوم مدافعان قائل به فرضیه تأثیر “تقلیدی” بودن آنند. اگر چه برای اثبات هر دو دیدگاه شواهدی در دست است، ولی نظریه دوم طرفداران بیشتری دارد. این نظریه بر یافتههای زیر متکی است:
الف) برخی مطالعات نشان دهنده رفتارهای تقلیدی بر گرفته شده از نمایش و مشاهده برخی از تولیدات ماهوارهای در مخاطبان است.
ب) آزمایشهایی که نشان میدهد تماشای خشونت در برنامههای ماهواره موجب افزایش رفتار خشونتآمیز نوجوانان میشود.
حضور پدیدههای قدرتمندی در مسیر زندگی تکاملی انسان چون مدرسه، اشتغال، ازدواج و غیره موجب تغییرات بنیادینی در زندگی بشر و وضع نظم و شرایطی نوین میشود. در این میان رسانههای گروهی از آن جمله متغیرهای کارآمد و مؤثری محسوب میشوند که عادات و رسوم سابق را تغییر داده، فرهنگ و رویههای جدیدی را وضع میکنند. تأثیر رادیو، تلویزیون، جراید، ماهواره، اینترنت و… بر زندگی افراد سبب شده است تا افراد در شرایط جدید و قهری برنامه خود را متناسب و همسو با آنها تغییر دهند. به عنوان نمونه به طور معمول اعضای خانواده برنامه کار و زندگی خود را طوری تعیین میکنند که بتوانند به موقع از تماشای برخی از برنامهها بهرهمند شوند. به یقین تأثیر رسانههای متنوع و متعدد برحسب محیط و برداشت تماشاگران مختلف جامعه فرق میکند و گروههای تحصیل کرده با داشتن معلومات کافی و آگاهی وسیع میتوانند مسائل را از ابعاد مختلف شناسایی و بررسی نموده و درباره آنها به قضاوت نشسته و داوری کنند. لیکن گروههای کمسواد و ناآگاه، به واسطه محدودیت اطلاعات و درک ناکافی در موارد زیادی قادر به تجزیه و تحلیل دادههای دریافتی نبوده، به ناچار یا آنها را میپذیرند یا اینکه خود را نسبت بدانها بیگانه احساس کرده و از اظهارنظر خودداری میکنند. اما آنچه مسلم است، ماهواره به شیوههای متفاوتی با جرم و خشونت ارتباط دارد. در این حال، فیلمهای سینمایی در نقش یک عامل مؤثر در انحراف و بزهکاری جوانان سابقهای قدیمتر دارند. نمایش اعمال خشونتبار، کشتار، جنایت و صحنههای هیجانانگیز در فزونی و تشدید اعمال انحرافی و بزه اثر به سزایی دارد. نقش فیلمها در بزهکاری و جرم و جنایت از این امر ناشی میشود که آنها صحنههای پرخاشگرانه مانند تندخویی، آدمکشی و دعوا را با تمام فنون و به کارگیری آخرین و پیچیدهترین شگردهای سینمایی ناشی از فناوری روز در این حوزه به نمایش میگذارند. چیزی که امروزه به نظر میرسد، در بخش قابل توجهی از فیلمها و سریالهای پخش شده از شبکههای ماهوارهای دیده میشود. تحقیقات نشان میدهد که تعداد زیادی از بزهکاران در مقایسه با افراد عادی به دیدن فیلمهای سینمایی خشونتبار و جنایی و از این قبیل دلبستگی بیشتری داشتهاند، اما به طور کلی نتایج پژوهشگران در مورد تأثیرات رسانههای دیداری و جرم در چند محور مشترک است:
۱- کجروان بیشتر از سایرین داوطلب تماشای صحنههای خشونتآمیز در ماهواره و در داستانهای جنایی و خیالی هستند.
۲- مشاهده شده است که گاه ماهواره به مثابه یک ابزار فرار از واقعیت انتخاب شده است.
۳- با وجود آنکه برخی از روانشناسان و جامعهشناسان به نقش درمانی روانی- اجتماعی رسانهها نیز توجه میکنند و بر این عقیدهاند که تلویزیون و ماهواره با انتشار اخبار و داستانهای جنایی و پلیسی بسیاری از بیماران روانی را که عقدههای سرکوب شده و تمایلات خشونتآمیز و ناخودآگاه دارند، درمان میکنند، اما نباید این واقعیت را فراموش کرد که مضامین دربردارنده قتل، جنایت، خشونت و رفتارهای هنجارشکن و مغایر با قوانین هر جامعه در قالب هر یک از اشکال فیلم، موسیقی، گزارش، تبلیغ و… ممکن است روحیه هنجارشکنی، قانونگریزی، ماجراجویی و خشونت و… را در بینندگان تحریک و آنها را به سوی عوامل ضداجتماعی و مخرب و هنجارشکن سوق دهد. این موضوع به خصوص در مورد نوجوانان و جوانان از اهمیتی دوچندان برخوردار است. از طرفی بررسیها نشان میدهد که رابطه بین جرم و شبکههای ماهواره بینهایت پیچیده و فراتر از تصور است، زیرا که جرم و بزه با پدیدها و نیروهای اجتماعی تاریخی گستردهای محاط میشوند و ماهواره تنها جزئی از نظام اطلاعاتی نمادین گستردهای است که شناخت اجتماعی درباره جهان را به وجود آورده و توزیع مینماید. شبکههای ماهوارهای به شیوههای مختلف که به طور معمول در بحثهای همگانی در نظر گرفته میشود، همانند تأثیرات آنها بر سیاستهای همگانی و نگرشهای اجتماعی کلی درباره خشونت با جرم مرتبط میشود. اهمیت عوامل غیررسانهای همانند شرایط خانوادگی، ویژگیهای ژنتیکی و روانشناختی فردی، ساختار اجتماعی، روابط نژادی و شرایط اقتصادی در به وجود آمدن جرم عموماً شناخته شدهاند، لذا به نظر میرسد بهتر آن باشد که نقش رسانهها به خصوص شبکههای ماهوارهای در شکلگیری جرم و بزهکاری در جوامع توأم با سایر عوامل به وجود آورنده جرم و بزهکاری مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. البته این بدان معنا نیز خواهد بود که یا نقشی برای شبکههای ماهواره در شکلگیری انحرافات اجتماعی قائل نباشیم، یا نقش و تأثیر آن را کماهمیت بدانیم، بلکه قصد آن است که بر این نکته تأکید شود که باید ریشه جرم و انحراف را در بستری متشکل از متغیرهای متعددی جستوجو کرد که هر یک سهم و جایگاه خود را در شکلگیری آن دارا میباشند. در این خصوص (یعنی شبکههای ماهوارهای و جرم) دو دیدگاه مشهور وجود دارد که بیان آنها نشاندهنده دو نظر کاملاً متمایز از یکدیگر است. پیروان دیدگاه اول معتقدند که «شبکههای ماهوارهای نه تنها عامل به وجود آوردن جرم در جامعهاند که نقش انکارناپذیری در پیچیده شدن جرایم و سازماندهندگی آن دارند». دیدگاه دوم مطرح میکند که «شبکههای ماهوارهای هیچ گونه اثری بر شکلگیری جرم ندارند یا تأثیرات بسیار محدودی دارند». اعتبار نسبی این دو دیدگاه متضاد یعنی محوری بودن شبکههای ماهوارهای و بیاهمیتی آن به نوعی سبب آشفتگی در تحلیل صاحبنظران این حوزه شده است. بر این اساس، نباید نگاهی مطلق و یک سویه در تحلیل رابطه جرم و شبکههای ماهواره داشت، بلکه باید پذیرفت که تحلیل این رابطه در جایی بین این دو (دو نظریه مطرح شده اخیر) قرار دارد. پژوهش در زمینهی جرم مقلدانه مدرک و شواهد مختصری از اثر جرمزایی شبکههای ماهواره به دست میدهد. البته برخی صاحبنظران معتقدند که شبکههای ماهوارهای به تنهایی نمیتوانند یک فرد تابع قانون را به یک مجرم تبدیل کنند و شایسته نیست علت جرم را به تنهایی متوجه شبکههای ماهوارهای کرد، شاید به همین خاطر باشد که راهبردهای انتخاب شده از سوی صاحبنظران فوق و متکی بر این نظریه تا کنون اثر چندانی در کنترل انحرافات اجتماعی نداشته است. به نظر میرسد این استدلال نیز واجد دلایل و مستندات قوی و محکمی نیست که نشان دهد رسانه نقشی چندان بر شکلگیری انحرافات اجتماعی ندارند .
ماهیت شبکه ماهوارهای فارسیوان و برنامههای آن
ابتدا باید اشاره شود که در سالهای اخیر، مخالفان رویکردهای فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران، بیشتر به ضرورت هدایت افکار عمومی فارسی زبانان- به طور خاص ایرانیان- و تأثیرگذاری بر فضای فرهنگی اجتماعی ایران متمرکز شده، و برای این منظور شبکههای ماهوارهای فارسی زبان زیادی تأسیس شده است. در این راستا کشور عربستان سعودی با همکاری امریکاییها و اماراتیها با تأسیس شبکه ام.بی.سی فارسی و انگلیسیها با تأسیس شبکه بی.بی.سی فارسی و پیش از آنها امریکاییها با تأسیس شبکه تلویزیونی صدای امریکا جدیترین گامها را برداشتهاند. نکته مهم اینکه مؤسسان این شبکهها دریافتهاند که اغلب ایرانیها به ویژه مخاطب عام ایرانی، به زبانهای خارجی همچون انگلیسی و عربی تسلط ندارند، از این رو تلاش شده تا مسئله زبان را با زیرنویس فارسی (در ام.بی.سی فارسی) و یا استفاده از گویندگان، مجریان و خبرنگاران فارسی زبان (در شبکه صدای امریکا و بی.بی.سی فارسی) و نیز استفاده از دوبلورهای فارسی زبان (در فارسیوان) به نحوی حل کنند که البته ام.بی.سی فارسی و فارسیوان همچنان به وضعیتی مطلوب از لحاظ زبان فارسی نرسیدهاند. حدود یک سال از تأسیس شبکه “ام.بی.سی فارسی” میگذرد، شبکهای که اقدام به پخش ۲۴ ساعته فیلمهای سینمایی با زیرنویس فارسی میکند اما نزدیک به صددرصد این فیلمها امریکایی و به ندرت برخی نیز فرانسوی و کانادایی و… هستند. در واقع، نرمافزار و محتوای این شبکه با محصولات هالیوودی تأمین میشود چون خود عربستانیها محصولی جذاب و قوی برای عرضه به مخاطب فارسی زبان ندارند و اصولاً سینمای عربستان، بسیار ضعیف است. بی.بی.سی فارسی نیز با بودجه ۱۵ میلیون پوندی یا ۲۲ میلیون دلاری، در ۲۵ دی ۱۳۸۷، عمدتاً برای پوشش اخبار دارای جهت منفی علیه جمهوری اسلامی ایران و پوشش دادن مواضع نیروهای اپوزیسیون فعالیت میکند. بحث درباره هر یک از این شبکهها و رویکردهای تولید و پخش برنامههایشان نیازمند مجال جداگانهای است